اگر یک بازی در سال جاری وجود داشته باشد که حتما باید تجربهاش کنید، دث استرندینگ است. کوجیما بازی ساخته که خیلیها به خاطر آن برای خرید پلیاستیشن 4 تشویق میشوند و من هم بهشخصه عاشق این بازی هستم. دث استرندینگ یک بازی پیچیده، قدرتمند و پرجزییات است؛ بازی که سازندگانش در آن به ایدههایی که داشتند وفادار مانده و بدون ترس آنها را در بازی اجرا کردهاند.
پس از گذشت سه سال همراه با تیزرهای گیج کننده و عجیب و غریبی که برای بازی Death Stranding به نمایش در آمدند و حواشی بزرگ و کوچکی را آفریدند، در نهایت بازی جدید هیدئو کوجیمای افسانهای به انتشار رسید اما هنوز سوال بزرگی که در ذهن گیمرها نقش بسته بود، پاسخ خود را دریافت نکرد و این بود که “این بازی دقیقا چگونه است؟” راستش را بخواهید امروز پاسخ این سوال را پیدا کردهایم اما حقیقتا توضیح آن کار بسیار سختی است و به شما پیشنهاد میکنیم که خودتان به تجربه این بازی شگفتانگیز بنشینید و پاسخ سوالهایتان را پیدا کنید. هیدئو کوجیما بعد از به پایان رساندن پروسه ساخت بازی Metal Gear Solid V: The Phantom Pain که واقعا هم بازی خوب و موفقی از آب درآمد، طی زنجیره اتفاقات جنجالی و غافلگیرکنندهای از کمپانی Konami خارج شد و سونی سریعا از فرصت استفاده و به همراه او استدیوی Kojima Productions را تاسیس کرد. استدیویی که به عنوان اولین پروژه خود، اثری پیچیده، سورئال، فلسفی و بسیار عمیق و مهم به نام Death Stranding را ساخته و بعد از سه سال پروسه تبلیغاتی عجیب و غریبش، به انتشار رسانده.
بازی Death Stranding را در سادهترین توصیف میتوان اثری شبیه ساز باربری دانست که در آن باید عرض یک کشور را به تنهایی و با پای پیاده طی کنید و وظیفه اصلیتان در طول این مسیر مدیریت وسایلی که به همراه دارید میباشد. Death Stranding در حقیقت به واقعهای نسبت داده میشود که به یکباره برروی زمین اتفاق افتاد و بعد از آن تنها گروه کوچکی از انسانها زنده ماندهاند که از طریق یک شبکه بزرگ (شبیه به شبکههای مجازی، منتها در استایل سورئال و منحصر به فرد خودش) به یکدیگر متصلاند. پس از واقعه Death Stranding حیات وحش به طور کامل از روی زمین پاک شده است و حالا شاهد بارانی هستیم که به آن Timefall یا همان سقوط زمان گفته میشود. این پدیده طبیعی که هرزچندگاهی رخ میدهد، با هر موجود زندهای که اصابت کند، گذر زمان را به شکل دیوانهواری برای آن سریع میکند و آن را در کسری از دقیقه به انتهای مسیر زندگیاش میرساند. همانطور که در تریلرهای بازی تماشا کردیم، اثر این باران برروی انسان به گونهای است که سریعا موجب چروکیده شدن پوست و سفید شدن موهایش میشود و از طرفی هم تمامی گیاهان را خشک و پژمرده میکند. در این میان موجودات ماوراءالطبیعهای هم روی زمین پدیدار شدهاند که تحت عنوان Beached Things شناخته میشوند و همواره در کمین انسانها به سر میبرند و زندگی آنها را محدود به پناهگاههای زیرزمینی کردهاند.
بازیکن در نقش Sam Bridges با هنرنمایی نورمن ریداس بازی Death Stranding را تجربه میکند. یکی از بازماندههای واقعه بیولوژیکی دهشتناکی که ارتباط تمامی انسانهای باقی مانده را با یکدیگر قطع کرده است. سم در قالب یک پستچی پسا-آخرالزمانی، وظیفه دارد شهرهای بزرگ و نابود شده شمال آمریکا را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته و خود را به دیگر بازماندهها برساند و قصد دارد یک بار دیگر ارتباط بین انسانها را میسر سازد. سم همچنین همراه خود یک دستگاه روح یاب دارد که درون آن یک نوزاد به نام BB قرار گرفته و حین برخورد سم با موجودات فراطبیعی او را آگاه میسازد و به نوعی کمک دست او در این مسیر طولانی برای آنلاین کردن Chiral Network خواهد بود. سم در طول این سفر با کاراکترهای مختلفی روبهرو میشود که حقیقتا به شکلی تحسینبرانگیز و بدون نقص شخصیت پردازی شدهاند و بعضیهایشان دوست و بعضی دشمن سم محسوب میشوند. از جمله مهمترین آنها میتوان به Heartman، Die Hardman و همچنین آنتاگونیست کاریزماتیک و شرور بازی که Higgs نام دارد و تروی بیکر معروف او را نقشآفرینی کرده، اشاره داشت. هیگز، خواهر سم که امیلی نام دارد را در شهر Edge Knot گروگان گرفته و سم میخواهد علاوه بر به پایان رساندن ماموریت بزرگ خود، فکری هم برای نجات آن داشته باشد.
گرفتن یک شی و رساندن آن از نقطه A به نقطه B و تکرار شدن این چرخه از ابتدا تا انتهای بازی، قطعا توی ذوق میزند و باعث میشود با خود بگویید که آیا بازی Death Stranding بیش از اندازه خسته کننده نخواهد بود؟ راستش را بخواهید خیر! بازی جدید هیدئو کوجیما تنها در همین ایده آبکی و خشک و خالی خلاصه نمیشود و تیم کوجیما جزئیات شگفتانگیز بسیاری را در جهان آزاد بازی تعبیه کردهاند. علاوه بر این جزئیات، داستان بازی در حد و اندازه یک فیلم سینمایی تمام عیار و خوش ساخت ظاهر میشود و گاهی شاهد کات سینهای بسیار طولانی و بعضا چند ساعتهای هستیم که تجربه بازی را به یک تجربه سینماتیک – تعاملی خارقالعاده تبدیل میکند. کاراکترهای بازی که تماما توسط هنرپیشههای معروف و محبوب هالیوودی نقشآفرینی شدهاند، هر یک نقش منحصر به فرد و مهمی در دنیای بازی دارند و دنبال کردن سرنوشت هر یک از آنها میتواند دلیلی باشد بر به پایان رساندن هرچه سریعتر بازی. همچنین نباید فراموش کنید که بازی از حیث داستانی، تجربهای به شدت عمیق، درگیرکننده، مهیج و در عین حال غمانگیز و تکان دهنده است که قطعا تا همیشه در ذهنتان باقی خواهد ماند. جهان بازی پر شده از جزئیات کوچک و بزرگی که در راس آنها، طراحی محیط خیرهکننده بازی قرار میگیرد و به خودی خود، دلیلی محکم برای تهیه و تجربه هرچه زودتر این اثر است. از کوهستانهای برفی و مراتع سرسبز گرفته تا شهرهای نابودشدهای که رازهای گوناگونی در گوشه و کنارشان به چشم میخورند؛ دنیای بازی به لطف گرافیک چشمنواز آن، شدیدا جذاب است و گیرایی خاصی دارد. به طوری که نه تنها سفر طول و دراز سم با پای پیاده را خسته کننده نخواهید یافت، بلکه میخواهید با کمترین سرعت ممکن حرکت کنید تا از نقطه به نقطه مناظر تماشایی جهان بازی لذت ببرید.
مدیریت وسایلی که سم برروی دوش خود میکشد، توجه به وضعیت BB، مواجه شدن با دشمنان مختلف از جمله موجودات فراطبیعی و انسانهای دیگری که میخواهند مانع برقراری ارتباط بین بازماندهها شوند، عبور از مسیرهای صعبالعبوری که تنها با استفاده از گروهی خاص از تدارکات میسر خواهد بود و همچنین دقت کافی به داستان و سردرآوردن از تمامی ابعاد این داستان چندلایه و عمیق، پروسهای بیش از 50 ساعت را به ارمغان آورده است که میتوان به آن لقب نوآورانهترین، عجیبترین و تاثیرگذارترین بازی دهه اخیر دانست. هیدئو کوجیما به عنوان اولین اثر شخصیاش در استدیوی اختصاصی خود که به کمک کمپانی سونی تاسیس شده، یک شاهکار بینظیر را خلق کرده است و باید انتظار داشته باشیم که بعد از این، آثار به مراتب شگفتانگیزتر و فکبرانگیزتری از استدیوی Kojima Productions بیرون بیاید. همچنین با توجه به برخی از توئیتهای مرموز کوجیما و نیز نحوه به پایان رسیدن بازی Death Stranding میتوان انتظار داشت که در آینده شاهد عرضه دنبالهای جدید را برای آن داشت که تجربهمان را از این جهان بزرگ و شگفتانگیز کاملتر کند.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.